|
سه شنبه 12 مهر 1390برچسب:, :: 20:26 :: نويسنده : غزاله
اینجا، ستارهها همه خاموشند اینجا، فرشتهها همه گریانند اینجا شکوفههای گل مریم، بیقدرتر زخاک بیابانند
اینجا نشسته بر سر هر راهی دیو دروغ و ننگ و ریاکاری در آسمان تیره نمیبینم نوری ز صبح روشن بیداری ![]()
سه شنبه 12 مهر 1390برچسب:, :: 20:10 :: نويسنده : غزاله
![]()
یک شنبه 8 خرداد 1390برچسب:, :: 11:41 :: نويسنده : غزاله
من ! خودم ! تنم ! وجودم ! و آنچه هستم ! آنچه می خواهم و آنچه هر چشمی به راه وجودش خیره مانده است ... نیستم !!! ![]()
سه شنبه 9 فروردين 1390برچسب:, :: 11:38 :: نويسنده : غزاله
یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد . شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده در پیله نگاه کرد . سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند ادامه دهد . آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد . پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما بدنش ضعیف و بالهایش چروک بود . آن شخص باز هم به تماشای پروانه ادامه داد چون انتظار داشت که بالهای پروانه باز و گشوده و محکم شوند و از بدن پروانه محافظت کنند . هیچ اتفاقی نیفتاد ! در واقع پروانه بقیه ی عمرش به خزیدن مشغول بود و هرگز نتوانست پرواز کند . چیزی که آن شخص با همه ی مهربانیش نمی دانست این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروان بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند . گاهی اوقات تلاش تنها چیزیست که در زندگی نیاز داریم . اگر خدا اجازه می داد که بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج می شدیم . به اندازه ی کافی قوی نبودیم و هرگز نمیتوانستیم پرواز کنیم . من قدرت خواستم و خدا مشکلاتی در سر راهم قرار داد تا قوی شوم من دانائی خواستم و خدا به من مسائلی دادکه حل کنم من سعادت و ترقی خواستم و خدا به من قدرت تفکر و قوت ماهیچه داد تا کار کنم من جرات خواستم و خدا موانعی سر راهم قرار داد تا بر آنها غلبه کنم من عشق خواستم و خدا افرادی به من نشان داد که نیازمند کمک بودند من محبت خواستم و خدا به من فرصتهایی برای محبت کردن داد ... من به هر چه که خواستم نرسیدم اما به هر چه که نیاز داشتم دست یافتم . بیائید بدون ترس زندگی کنیم و با همه ی مشکلات مبارزه کنیم و بدانیم که میتوانیم بر تمامی آنها غلبه کنیم
![]()
سه شنبه 9 فروردين 1390برچسب:, :: 8:32 :: نويسنده : غزاله
خدایا! من در کلبه ی فقیرانه ی خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریائی خود نداری من چون توئی را دارم و تو چون خود نداری
امام زین العابدین (ع) ![]()
دو شنبه 8 فروردين 1390برچسب:, :: 8:3 :: نويسنده : غزاله
تو که خوب میدانی کدامین حقیقت عشق را در نگاه مهربانت داری.
تو سر فصل تمام واژه های خوبی... تعبیر تمام شعرهای ناب...
تفسیر قشنگ تمام ترانه های دلپذیر...
تو درک واقعی ترین حقیقت عشقی... نجیب ترین سرنوشت گل سرخ...
تو حقیقت محض دل منی...
کسی که مرا تا خدای آسمانها می برد...
تو گرما بخش و روشنایی زندگی منی ... تو خورشید عمر منی
کسی که مرا به تفاهم آب و آیینه و شمعدانی مهمان می کند. تو نهایت دل منی... نهایت روح من
تو نوازش نسیم در کوچه های قلب منی...
تو را دوست دارم که تو زیباترین آرزوی به واقعیت پیوسته ی منی.
دوستت دارم... ![]()
دو شنبه 8 فروردين 1390برچسب:, :: 7:58 :: نويسنده : غزاله
خدایا ! دلم باز امشب گرفته
![]() ![]() |